این مرد کوچک ستاد انتخابات کشور پنج روز متوالی مملو از میهمانان ویژه بود؛ میهمانانی که جنس آنان باید قاعدتا از اهالی سیاست باشد اما از همه قشر و صنف و جنسیت‌های مختلف و بعضا با ادا و اطوارهای ویژه؛ افرادی بودند که کم از سیاسیون لنز دوربین‌ها معطوف به آنان نبود. بانوانی جوان یا پا به سن گذاشته و پیرمردانی که آمده بودند و از همه دری سخن می‌گفتند و از سیاست خارجی تا حل مشکل اشتغال راهکارهای آنی و فوری ارائه می‌دادند و بالاخره این مجموعه یک میهمان ویژه هم داشت. کودکی 9 ساله تازه‌ترین نوبرانه این مجموعه بود. او آمده بود که بگوید مرد شده بزرگ شده و می‌خواهد آقای رئیس جمهور شود. او برنامه هم داشت؛ گفت: می‌خواهم در اولویت اولم مدارس روستایی برای بچه‌ها بسازم و به مدیران بگویم به بچه‌ها سخت نگیرید با آنها مهربان باشید. حدیث نفس می‌گفت بی تکلف و بی ریا، کوچک مردی که سودای بزرگی در سر داشت و چه عرصه‌‌ای بهتر از ستاد انتخابات برای طرح مطالبات.